سایه خیال

سلام دوستان عزیز.
شماره ۳۳۳ مجله فیلم هم چاپ شد. من شاید با هیچکدوم از بچه ها و نویسنده های فیلم از نزدیک آشنایی ندارم اما واقعا اکثر نویسنده های این مجله ارزشمند از دوستان نزدیک من هستن ؛مثل خیلی از شما دوستان خوب و عزیزم.
 این شماره مجله خوراک خوبی رو برامون تدارک دیده؛ بزار یک ورقی بزنیم ببینیم چی می شه پیدا کرد؛ به هر حال از هر سلیقه ای که باشید یک چیزی پیدا می کنید. البته برای آدمای بد سلیقه متاسفم چون چیزی گیرشون نمی آد!!
چند صفحه اول مجله که دیگه یک جور نوستالوژی شده طبق معمول درددل خواننده های مجله و نویسنده هاست که اگر شما تازه واردید شاید زیاد باهاش حال نکنید .
بعدم چند صفحه ای خبر رسانی درباره افراد و فیلم ها و رویدادها که البته معمولا خبراش بیاته!!
اینجا یک مطلب درمورد جشنواره فیلم کوتاه اصفهان هست که هنوز نخوندمش.
چند ورقی درباره دوبله و چند صفحه ای هم نوشته رضا کیانیان در مورد بازیگری. بدک نیست.
قسمت موسیقی فیلم هم که جزو قسمت های ثابت مجله است.
اخبار سینمای جهان و نقد و معرفی چند فیلم روز از جمله ملیندا ملیندای وودی آلن و مترجم سیدنی پولاک و ...و همینطور گفت و گوهایی باسیدنی پولاک ؛ نیکول کیدمن ؛ شان پن و ویل اسمیت هم صفحات بعدی مجله هستن. البته این وسطا یک چیزای دیگه هم هست که خودتون برین بخونین!!
صبر کنید ! داریم می رسیم به جاهای خوبش!
دو صفحه مطلب درباره سینمای تارکوفسکی و معرفی صد فیلم برتر سینمای صامت که از سایت Silentra گرفته شده از مطالب خوندنی مجله هستن.
قسمت نقد فیلم هم کارش رو با نقد و معرفی چند فیلم ایرانی و خارجی از جمله امتحان و بازگشت ادامه داده.
اما قسمت با حالش پرونده جمع و جوریه که درباره پرندگان هیچکاک چاپ شده. تقریبا هفت هشت صفحه مطلب که خوندنش خالی از لطف نیست.
در قسمت سایه خیال هم پرونده اودری توتو بازیگر فرانسوی اومده که هم باعث آشنایی بیشتر با این بازیگر می شه و هم اینکه یاد بعضی از خاطره ها رو زنده می کنه!
می بینید چقدر تبلیغ کردم!!
ببینم برای بالیوودیای عزیز چی گیر میاد. چیز دندونگیری نیست به جز دو سه تا خبر که فکرم نمی کنم خوشتون بیاد. یکیش اینکه نخست وزیر یکی از ایالت های هند به ویویک اوبروی گفته انقدر درمورد کمک هایی که به سونامی زده ها کردی خالی نبند! درسته یک کارایی کردی ولی دیگه نه انقدر!
 

با اینکه بعید می بینم کسی باشه که مجله فیلم رو تا به حال نخریده باشه اما بازم توصیه می کنم که حتما اینکار رو بکنید چون بین مجله های سینمایی حتما در بین بهترین ها قرار داره.

سایه خیال

  این مشخصات شما را به یاد چه کسی می اندازد؟
مردی با ابروهای گره کرده و نگاهی تهدید کننده با ته سیگاری که انگار بین لبهایش چسبیده ؛ با یک کلاه کابویی که لبه آن نیمه کج به سمت پایین کشیده شده و پانچوی کثیفی که همیشه به تن دارد و یک شیشلول خوش دست روغن کاری شده که در تاریکی هم برق می زند!
مواظب باشید! وای به حال شما حتی اگر به اسبش توهین کنید!
چه گفتید؟ هنوز هم نمی شناسیدش! کمی فکر کنید. خودشه! کلینت ایستوود در تریلوژی جاویدان سرجیو لئونه!

 

سخن آشنا

اکنون میان دو هیچ



قطعاتی از فریدریش نیچه

۱- مرد تنها
نفرت می ورزم
به دنباله روی و راهنمایی
- امربری؟
نه!
- حکمرانی؟
آن هم نه.
آن که هراسناک نیست کسی را نمی هراساند؛
و تنها آن که هراس می افکند دیگری را ره می نماید
نفرت دارم از راهبری خود حتی!
خوش دارم چون ورزاهای جنگل و دریا
به دمی خوش از خود گم شوم
در گمراهی خویش چمباتمه زنم؛
گرم پندار؛ سر به زیر افکنم؛
سر انجام از دوردستان خود را به خانه ام بخوانم
خود را به خویش گمراه کنم.

۲- آرزوهای پارسایانه
<<کاش می شد همه کلید ها به سرعت برق گم شوند 
و در سوراخ هر قفلی تنها دیتریش* بچرخد>>
در هر زمانی؛
هر دیتریشی چنین می اندیشد!

*نوع خاصی کلید ( مثل شاه کلید ) در زبان آلمانی

۳-
اگر آزادانه مجال انتخابم بود
با رغبت جایی برمی گزیدم در میانه بهشت
و ترجیحا جلوی درگاه آن!

۴-
آنان خدایشان را از هیچ آفریدند
شگفتا!
اکنون همو نابودشان می گرداند!

 
٪ بر گرفته از کتاب اکنون میان دو هیچ ترجمه علی عبداللهی